نوشته ای تو برایم که شعرهایم
اثر به روی دلت کرد و زود می آیی
نوشته ای تو برایم در اول نامه:
"سلام دخترک شاعر اهورایی"
نوشته ای که " خیانت نکرده ام هرگز
به قلب پاک و پر از عشق و معرفتت"
نوشته ای که:" هنوزم به یاد دارم
دل همیشه صادق و دور از خیانتت"
نوشته ای که:"عزیز دلم نمی دانی،
که پر شده ست وجود من از پشیمانی
بگو اگر که باز بیایم به پیشت ای گل من ،
برای من تو همان شعر ناب می خوانی؟"
نوشته ای که در این چند سال دوریمان
رفیق هر شب تو قاب عکس من بوده
"اگر کسی به تو گفته ست او خیانت کرد
بدان که دشمن ما هست،اهرمن بوده
فدای این دلک ساده ات شوم دختر
که باورت شده این حرفهای پر نیرنگ
تو گوش کرده ای به حرف یاوه گویانِ
دروغگوی حسود دورو و دو رنگ"
میان نامه خود التماس ها کردی
که:"فرصتی دگرم ده برای آخر بار
تو را به حرمت این لحظه ها قسم دادم
بمان تو با دلِ تنگم ، بهانه نیار"
نوشته ای که:" طلسم کرده ای تو مرا
به چشمهای نافذ خود دختر حسود
بدان ، به حرمت حسادتت دل من
به روی هیچ کسِ دیگری بغل نگشود"
نوشته ای تو برایم که:" شهردلم
به جز تو دگر روی هر کسی بسته ست
نوشته ای :"به خدا که غیر از تو
دلم ز عالم و دنیا و عشق خسته ست"
نوشته ای که:" اگر دور هستم از تو گلم
هنوز هستم و هستم سرِ قرار و مدار
نمی کنم نگهش گر بیاید این پایین
شبانه قرص مه از آسمان برِ دیوار
خدای ، شاهد من باشد ، این دل من
به جز تو بیزار شد از تمام زنان
و خواهشی کنمت بشنو و بپذیر
به پای این دل تنها بشین و بمان"
نوشته ای تو برایم در آخر نامه:
"بمان تو منتظر من که زود می آیم
به جز تو در دل من هیچ عشقی نیست
ونیست جز دل تو ، هیچ ماوایم"
تمام نامه ات اما ز اشکها پر شد
و بوسه زد لبِ من ، جمله های تو را
تو التماس دلم کردی و دلم بخشید
دوباره مثل همیشه خطای تو را
ولی چه سود که پایان نامه تو
دوباره باز، رد پای یک زن بود
چه مست بوده اید وقت عشق بازی
که سرخی رُژِ لب روی نامه من بود
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |